مدافعان امنیت و آرامش

ساخت وبلاگ

#زهرا_میرزائی

تقدیم به شهدای نیروی انتظامی

نوشتن، رسالت است و آگاهی دادن، یک جهاد ارزشمند و هر کس پا در این مسیر بگذارد باید از همۀ ارزش ‏ها دفاع کند و دشمنِ سرسختِ ضد ارزش ها باشد...‏

آری، باید نوشت تا به خواب رفتگان را بیدار کرد و خواب کنندگان را رسوا...‏

با وجود همۀ مشکلات اقتصادی و گرانی ها، باید قدر و ارزش نعمت ها را هم دانست و بزرگ مردهای وطن را ‏که چنین نعمت هایی برای هموطن به ارمغان می آورند، از یاد نبُرد...‏

امنیت، نعمتی که قابل قیمت گذاری نیست و حتی نمی توان ادعا کرد که برای انسانی بی ارزش و غیر قابل ‏اهمیت هست چراکه سایر نعمت ها در سایۀ «امنیت» معنی و به «آرامش» منتهی می شود...‏

مهمترین بحث امنیت و سنگینی این وظیفه بر دوش برادران حافظ مرزهاست... و چه عزیزانی که در این ‏مسیر پُرخطر برای حفظ امنیت هموطن به شهادت رسیده اند و می رسند... ولی مرزبانان، همچنان با وجود ‏خطرات زیاد و احتمال شهادت، فقط برای آرامش من و تو، استوار ایستاده اند...‏

شهدای نیروی انتظامی، بخشی از این جان بر کفان هستند که واقعاً مظلومانه با گمنامی، هم در داخل کشور ‏و هم در مرزها، فقط برای آرامش هموطن، از همه دلبستگی های خود گذشتند و با خون خود، شرف را بیمه ‏کردند...‏

رهبر معظم انقلاب می فرمایند: «ما یادمان نرود که امنیّت چه جوری حفظ می شود؛ امنیّت مرزهای ما، ‏امنیّت داخل کشور، امنیّت جادّه ‌ها، امنیّت شهر ها... چه کسانی هستند اینهایی که امنیّت را حفظ می کنند ‏برای ما؟ قدرشان را می دانیم؟ آنها را می ‌شناسیم؟ درود خدا بر سپاه پاسداران و بقیّه ‌ی عناصر حافظ ‏امنیّت؛ بر نیروی انتظامی، بر ارتش و دیگران که این‌ جور فداکاری می کنند و جانبازی می کنند. این انقلاب، ‏این عزّت ملّی، این امنیّت، با این جانفشانی ‌ها به دست آمده...»‏

دیدن مستند های شهدای نیروی انتظامی، روحم را آنچنان در برابر عظمت شهامت های غیرقابل وصفشان، ‏بی قرار کرده است که تا ننویسم، قرار نخواهد یافت...‏

چه سخت است بفهمی که یک جوان وقتی پَر پَر می شود تا تو در آرامش باشی، یعنی چه؟

سخت است عمیقاً درک کنی حال آن مادر و پدر جوان از دست داده را...‏

سخت است حس کنی بی پدری فرزندان شهیدان را...‏

سخت است بفهمی تنهاییِ عمیق همسر شهید را...‏

و من و تو چه می دانیم خانواده این شهدا، روزهای بی عزیز و پاره تنشان را چگونه می گذرانند؟!‏

نمی دانم!‏

اینکه تازه داماد باشی و هزاران آرزو برای آینده ات داشته باشی و درست شب عید در آتش بازی های ‏چهارشنبه سوری، به صورت ناجوانمردانه با اصابت نارنجک به کلاهِ سرت روی موتور گشت، حین انجام ‏وظیفه، بعد تحمل نزدیک دو ماه کما، به شهادت برسی... چیزی نیست که به راحتی بتوان آن را درک کرد.

‏آری شهید ستوان دوم هادی جوان دلاور، اردیبهشت 93، اینگونه این دنیا را ترک و خانواده اش را داغدار ‏کرد؛ خانواده ای که به تربیت چنین فرزند صالحی افتخار می کنند و تنها دلتنگیِ دیدار دوباره عزیزشان و ‏عادت به نبودن همیشگی اش، آنها را سخت بی قرار کرده است...‏

شهید ستوان دوم هادی جوان دلاور و دلاورها رفتند و می روند تا آرامش در زندگی من و تو جاری گردد...‏

بخاطر همه شهدای وطن که خود را برای آرامش هموطن فدا کردند، به خصوص شهید راه امنیت، ستوان ‏دوم هادی جوان دلاور که در سه شنبه آخر سال، ناجوانمردانه دچار حادثه جانکاه گشت و در نهایت به درجه ‏شهادت نائل آمد، چه پسندیده است که مراسم چهارشنبه سوری در نهایت تعقل، انصاف و به دور از خطر به ‏پایان برسد و سبب داغداری خانواده ای نگردد...

‏ماموران سبزپوش، این رهپویان آرامش، دلاورانه همچون شهید دلاور، در تمام طول سال، در گرما و سرما، ‏برای حفظ امنیت من و شما بی هیچ منتی، تلاش می کنند و یقیناً به دور از انصاف است که قدردان این ‏عزیزان که فرزندان وطن هستند، نباشیم...‏

نکند یادمان برود که چه جوانهایی را از دست دادیم و هر روز از دست می دهیم... نکند شهدای نیروی ‏انتظامی مرزهای سراوان از یادمان برود...‏

روح همۀ شهدای وطن، شاد و یادشان جاودان.

همین مطلب در https://t.me/Iran_Iran/126959

همین مطلب در http://tnews.ir/site/e271128810292.html

همین مطلب در http://oyaglig.com/65273

bigharareparvaaz@

برای شهید چمران عزیز......
ما را در سایت برای شهید چمران عزیز... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bigharareparvaz بازدید : 41 تاريخ : دوشنبه 7 فروردين 1402 ساعت: 17:52